سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شبی از جنس نور...!

« هوالرئوف »

می دوید

در چشم شفق

مانند سرمه

- در چشم نو عروس روستایی -

تاریکی...

و شب

با شمدی پر از ستاره های نجیب

می رسد از راه...

و به عشق ماهی ها

سرک می کشد باز

به حوض همسایه ، ماه...

وفانوس نگاه هیچ  شپ پره ای

خاموش نیست

می گریزد شهابی

هر از گاه...

دیوار های کاه گلی

شانه های خستگی گنجشکی ست

که از گندمزار بر می گشت

و صدای آشنایی

در دور

دور...

دردور دست...؛

مرغ شب می خواند :

حق...حق...یاحق...

شب ِ اینجا

از جنس نور است

و من از شب های روستایی

مرغ حق را

  دوست تر می دارم...

_________

هی...نوشت 1: فانوس نگاهم خاموش نیست ،

تا تورا چشم به راهم...

هی..نوشت2 :...

هی...نوشت 3: خدایا ! هوامو داشته باش...


شنبه 91/7/29 10:2 عصربه قلم: سکوت خیس ™            نظر